نگاه من

نگاه من
آخرین نظرات
۲۷مهر

اینو به درخواست محدثه جان نوشتم که گفته بود کمی درباره زندگی تو خوابگاه توضیح بدم.



خب:|

اولین مسئله اینه که شما باید با محیط سازگار بشی.هزاران نفر از قومیت ها و فرهنگ های مختلف میان و تو باید با چند نفر غریبه هم اتاق بشی!مثلا اگر توی شهر خودت یه قومیت و میتونستی مسخره کنی و دست بندازی اینجا باید حسابی مواظب زبونت باشی..

دومین مورد اینه که باید با گذشت بشی.از تلوزیون بگذری از تخت پایین بگذری از شب بیداری بگذری تا بتونی اتاقتو تحمل کنی!

باید خود کفا بشی.اگر مدارکت گم و گور شدن باید خودت دنبال کارتو بگیری باید سر ماه حساب کنی چقدر خرج کردی باید خریدتو خودت انجام بدی.غذای روز تعطیلتو خودت درست کنی.مسئولیت نظافت و بعضی وقتا به عهده بگیری ...

اگر از چیزی ناراحت شدی باید با زبون نرم بیان کنی!

باید همه چیز خور بشی:))من که توی خونمون تخرم مرغ و به چلو مرغ و فسنجون ترجیح میدادم اینجا مجبورم همه چیز بخورم:))چون گاهی از صبح تا عصر کلاس دارم و هیچ فرصتی واسه درست کردن غذا ندارم!

بعضی چیزا مثل حمام و اجاق گاز و اتو همیشه مهیا نیستن مجبوری تو صف بمونی!

اگر تو رشته ای قبول شدی که کارای میدانی میطلبه مثل جامعه شناسی بدون هیچ جا شهر خودت نمیشه!(از الان واسه دوره خبرنگاری استرس دارم به مسئولش گفتم من تهران و بلد نیستم و پامو از خوابگاه بیرون نمیذارم ولی...:|)

اگر هم اتاقیات همفکرت نبودن یا باید تحمل کنی یا جایی رو واسه علافی پیدا کنی تا ازشون دور شی.مثلا ممکنه تو اتاقی باشی که هیچکی نماز نخونه!!!یا هم اتاقیت سگ باز باشه!!!

باید زمان شناس باشی و به موقع به خوابگاه برگردی چون جر و بحث با نگهبان همیشه ناراحت کنندس!

باید حق الناس و ادا کنی اگر رو گاز لک بندازی ممکنه صد ها نفر ازت ناراضی بشن!

باید شهر میزبان و بشناسی روزای تعطیل بری مسیر های مورد نیاز و یاد بگیری(اولین مسیری که من یاد گرفتم میدون انقلاب بود!دومیش قراره حرم امام باشه:))

باید خیلی مرتب باشی نذار هم اتاقیت از منظره تختت دچار چندش بشه!

و مهم ترینش اینکه ...ممکنه گاهی جای ساکت واسه درس خوندن گیر نیاری:(

.

.

.

.

.

محدثه جان اگر چیزی تو خوابگاه کشف کردم برات مینویسم.فعلا همینه:)

۹۵/۰۷/۲۷ موافقین ۱ مخالفین ۰
میم ....

نظرات  (۱۶)

سلاااااااااااااااام.
خیییییییییییییییییلییییییییییییی ممنوووووووووووووووووون^_^
انصافا تحمل این شرایط سخته...
قسمت مسیر شناختن عجییییییب سخته من شهر خودمونو تقریبا نمی شناسم:|
پاسخ:
سلام
مریضم اگه شدی خودت باید بری دنبال دوا درمون:||
منم شهر خودم و نمیشناسم:|خوبه اینجا همه جا اتوبوس هست:)هرجا میخوام برم از مسئولای ایستگاه اتوبوس میپرسم وگرنه حتما تا الان گم و گور شده بودم:-/
یه چیزی یادم رفت:|یکی از خوبیای خوابگاه اینه که امکانات لازم مثل سوپر مارکت یا مثلا ارایشگاه یا مکانی واسه تفریح و رستوران و داره...
اینکه تنها باشمو دوس دارم ولی کارامو خودم نمی تونم انجام بد م:|
سه رو تنها بودم گرسنه موندم‌!
خوش به حالتون:-) 
پاسخ:
بد به حالمون؛-|||||
چرا بد ب حالتون؟!!!!
پاسخ:
کلا زندگی سخته:'-||
سلاااااااااااام
خوبی؟
مشکلات زندگی خابگاهیه دیگه...
ولی خوبه بزرگ میشیو مستقل!
منم دوره خبرنگاری رفتم
شما از طرف چه نهادی میرین دوره؟؟
دوره ما مال بسیج بود
 
پاسخ:
سلوم:)خوبم^_^
من از طرف انجمن اسلامیم:)بسیج اینجا زیاد فعال نیست:-/!!!!!
یادتو شروع میکنم خدای عزیز،دختر شیرینی که اینو میخونه،مهربونه و من بهش افتخار میکنم،تو زندگیش بهش کمک کن و کمکش کن که راه درست رو انتخاب کنه،
حالا به ساعت نگاه کن،تا 9دقیقه یه چیزی خوشحالت میکنه،بعداز اینکا این پیام رو خوندی با 15تا از دخترایی که دوسشون داری تو اشتراک بذار،حواست باشه فقط برای دختر بفرست!اگر برای من نفرستادیش یعنی دوست صمیمیت نیستم،حالا من یه بازی برات دارم که از سال 1977شروع شده،زمانی که اینو خوندی برای 15نفر بفرست و آرزو کن این اتفاقات تو 5روز آینده بیفته
روز اول:بابهترین خبر ممکن از خواب بیدار شی
روز دوم:یه دوست قدیمی رو ببینی
روز سوم:پول زیادی به دستت برسه
روزچهارم:یه روز عالی برات باشه
روز پنجم:کسی که تو زندگی عاشقشی خوشحالت میکنه
اگر اینو برای دوستات نفرستی برعکس این اتفاقا برات پیش میاد،این زنجیره رو قطع نکن،تا 9دقیقه بعد اینو برای دوستات بفرست،کار سختی نیست،و میبینی که اونا هم برات میفرستنش،باید بهش توجه کنی...
بره هرسه تونه
خوش به حالتون:)
خیلیا دوس دارن جای شما باشن..

پاسخ:
مگه من کجام عاخه-.-

شما فوق العاده اید...بهتون حسودیم میشه:|
پاسخ:
نشه:|من یه بدبختم:|
نههههه!این چ حرفیه
شما یه تصویر از دختری هستید که باید همه ی دخترا اینطور باشن..
به اطلاعاتتون،مطالعه تون،ایمانتون و خوبیاتون غبطه میخورم.از وقتی تو افسران شناختمتون..اولین پستی که ازتون دیدم عکس دکتر با یه دختر بغلش بود که فهمیده بودین دختر برادرشون هستن:)فک کنم.
تو دلم مونده بود بگم که:|
خیلی دوستون دارم:)
همیشه حس خاصی به شما و مامان داشتم و دارم!احساس نمیکنم شما هم سن و سال خودم هستید.
ان شاءالله همیشه شاد و موفق باشید:-*

پاسخ:
بجز ایمان شاید بقیش درست باشه:">>>>
توهم موفق باشی سیسی جون:)
۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۶:۱۱ فاطمه غلامی
دلم سوخت برات
ولی
دعا کن منم سال دیگه به این دردا دچار بشم :)
پاسخ:
:"\چرا باید دچار شی عاخه:\
با این اوصاف باید بگم خدا بهت صبر بده :)

انشاالله موفق باشی عزیزم
پاسخ:
:"))ممنون
۲۳ آبان ۹۵ ، ۱۷:۳۳ فاطمه فاطمی
سلام
من تا حالا هیچ وقت خوابگاهی نبودم ولی به نظرم حس یه صبح سرد پاییزی رو داره که با صدای قارقار کلاغا از خواب بیدار شی؛ کلاغایی که روی چنارای بلند و قدیمی پشت پنجره لونه دارن...
:/
پاسخ:
کلاغ نداریم اینجا:|
تفکرت خیلی زیباست عزیزم
پاسخ:
:">ممنون:)
سلام گلم.چرا پست نمیذاری:(
پاسخ:
سرم مثلا شلوغه:">
۳۰ آبان ۹۵ ، ۱۸:۲۱ دختر کره ای
سلام 
پاسخ:
علیک سلام
هعییی
منم خوابگاهیم
خوابگاه بعد یکی دو سال واقعا تکراری و مزخرف میشه
پاسخ:
سلام
میگذره.....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی