نگاه من

نگاه من
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرگ تدریجی یک رویا» ثبت شده است

۱۰شهریور

مرد ایرانی و زن ایرانی چطور ادمایی هستن؟

دیشب قسمت اخر سریال "مرگ تدریجی یک رویا" بود همون طور که میدونید حامد یزدان پناه مرد مذهبی بود و هیچ جای فیلم هم درباره ی واجبات دینی و... با همسرش صحبت نکرد و همسرش هم زن تقریبا بی اعتقادی بود.مساله اینه که حامد انتظار داشت مارال مثل یک زن ایرانی نشست و بر خاست کنه نمیدونم ملاک های زن ایرانی چی هستن از نظر حامد! احتمالا زن با اخلاق و حجب و حیایی هست که خانوادش از همه چیز براش مهم تره ...

از طرفی ساناز عظیمی خواهر مارال همیشه اونو از مرد امل و عقب افتاده ی ایرانی که افکار سنتی داره بر حذر میداشت.

داریوش اریان ادم وطن فروشی بود که اگر چه اسم و فامیلش ایرانی بودنشو فریاد میزد ولی اونم مارال رو از افکار سنتی ایرانی بر حذر میداشت.

وقتی کسی قسمتای اول این سریال رو ببینه فکر میکنه دعوا سر مذهب و اسلامه ولی کمی جلو تر میفهمیم جبهه مثبت فیلم در حال تقویت احساسات ناسیونالیسمی خودشون هستن و جبهه منفی فقط به خاطر فراموش کردن این احساسات وطن دوستانه رنگ منفی گرفتن...

و دین در این سریال کاملا نقش حاشیه ای بازی میکرد.حامد یزدان پناه همسر مسلمان نمیخواست همسر ایرانی میخواست.همه از ایرانی بودن حرف میزدن...

از این سریال هایی که با مقدمه مذهبی و ادمای مذهبی شروع میشن و نهایت با نتیجه گیری ناسیونالیسمی تموم میشن بدم میاد!

یاد فیلم کیمیا افتادم که تنها پایانش ایران دوستی ازاده دختر خوانده کیمیا بود و دیگر هیچ....

میم ....
۰۱شهریور

حامد یزدان پناه:

مردی که با زنی ازدواج میکنه که اون زن هیچ عقیده پایدار و ثابتی نداره.در حالی که حامد یزدان پناه در خانواده ای به شدت مذهبی بزرگ شده که هیچ جوری از اعتقادات خودشون کوتاه نمیان! حالا سوال اینه که چرا حامد یک زن بی عقیده رو به عنوان همسرش انتخاب میکنه؟ 

ایا فکر میکنه که میتونه تغییرش بده؟

ایا اونو با همین شکل دوست داره؟

اگر جواب سوال اول بله باشه، من به این مدل از تفکر انتقاد دارم . یعنی حامد زنش رو یه موجود بی شخصیت فرض کرده و خودشو ازاد دونسته تا زنش رو تربیت کنه. و برای شخصیت فعلیش ارزشی قائل نیست.

اما اگر جواب پرسش اول خیر باشه و جواب پرسش دوم بله .باید بگم حامد جنبه مذهبی خودش لنگ میزنه . چون همسری مثل خودش و با ایمان رو انتخاب نکرده ولی درصدد این هست که اشتباهات زنش رو که خلاف عقاید مذهبی خودش هستن بهش گوشزد کنه.


مارال عظیمی:زنی که خودشو با نوشتن اثبات میکنه.به طور تصادفی با حامد یزدان پناه اشنا میشه و سر چاپ رمان گیتی باهم هم صحبت میشن . مارال قبول میکنه همسر حامد بشه.این کار مارال کاملا طبیعیه چون اون هیچ اعتقاد ثابتی نداره پس میتونه هر همسری رو که از اخلاقش خوشش میاد انتخاب کنه . مارال عظیمی توی رمان رویا که خیلی ازش خوشش اومده هنجار شکنی میکنه و مطالبی رو درباره زن بر خلاف اعتقادات قشر مذهبیه با اعتقاد بیان میکنه، و به گمان خودش زن ارمانی رو ترسیم کرده.


سریال مرگ تدریجی یک رویا رو شبکه ifilm بازپخش کرده.از همون اولی که این سریال پخش شد همیشه مذهبی ها بهش انتقاداتی داشتند.

حامد هیچ جای فیلم مسائل مذهبی رو برای زنش شرح نمیده در عین حال ازش انتظار داره مذهبی فکر کنه!


من از مارال عظیمی خوشم میاد.نمیدونم مارال دقیقا طرز فکرش چیه اما مارال راه انتقاد به خودشو بسته.چون ممکن بود کسانی بخوان بیان و بهش اموزش زن بودن بدن تا دست از تفکری که توی رمان رویا داشته برداره.ولی اون شاخص های زن بودن و داره.مارال شوهرشو دوست داره حتی اگر باهاش سر مسائل کاری دعوا کنه صبح روز بعد با لبخند بهش صبح به خیر میگه ، مارال بچه دوست داره و دخترش هستی رو یکی از اسباب پیشرفتش میدونه و میگه هستی فکر من و باز تر کرده . اما مارال تحمل نمیکنه کسی بخواد افکاری رو بهش تحمیل کنه یا افکارشو عوض کنه.مارال عظیمی دنبال اینه که خونه داری یاد بگیره به شوهرش لبخند بزنه و هستی و با عشق بغل کنه و در کنارش فعالیت اجتماعی و جریان فکر خاص خودشو تقویت کنه.

شاید اگر مارال با بعضی چیزا اشنا میشد میتونست یه نمونه خوب از زن ایرانی باشه!

میم ....