نگاه من

نگاه من
آخرین نظرات
۲۸خرداد

IMG_9148

اینم ماییم امروز روبروی پایگاه چهارم شکاری دزفول درسته جمعیت خیلی انبوهی نبودیم ولی خب بودیم دیگه!:">
دوربین میومد مصاحبه کنه با خانما هیچ کدومشون حاضر نبود:| خجالت میکشیدن اخرش ببا یه خانمی حرف زد خانمه بهش گفت مذاکره کننده ها همه چیز و ندید به اینده بچه هامون رحم کنید!:( 
بعد شعار دادیم یکم! 
نه سازش نه تسلیم نبرد با امریکا
نه تهدید نه ذلت مذاکره با عزت 
و ...
ماشینا رد میشدن میگفتن چیکار میکنید توضیح میدادیم بعضیا تیکه مینداختن:|یه ماشینه هم رد شد پسره داد زد : شما ها چتونه حتما باید جلیلی میبود که الان تو جنگ با امریکا باشیم!:| خیلی بزدلن !!!
بزدلیش از همین جا معلومه که به دخترا گفت جرات نداشت بره اون طرف تر داد بزنه که جوابشو بدن:/
ملت واقعا درباره قدرت نظامیمون و صنایعمون نیاز به توجیه دارن-_-
اگر مکان بهتری بود مطمئنم افراد زیادی میومدن! ولی خب اون سر دنیا خارج از شهر بود!اطلاع رسانی هم کم!
راستی یه چیز دیگه امروز بغل دست یکی از این خانما که دوربینا دنبالشون میگردن بودم(مثلا حجاب ناقص) اونا هم مثل ما بودن!!!

 

تصاویر

میم ....
۲۶خرداد

حسم نسبت به وبلاگ نویسی...

من علاقه ای به وبلاگ نویسی نداشتم. یعنی راستش اصلا حس وبلاگ نویسی نداشتم با وجود این همه شبکه های اجتماعی دیگه کم تر کسی وبلاگ اینو و اونو میخونه ...

راستش من خودم به شبکه ی اجتماعی که توش عضو شدم شدیدا معتادم میرم اونجا بیشتر برای رفع تنهایی و تفریح متاسفانه. اونجا که میرم بیشتر دنبال حرف زدن با یه نفرم تا این که مطالب طولانی رو بخونم و خودمم میدونم کارم اشتباهه ولی میدونم خیلیا مثل من هستن ...

اما وقتی به وبلاگ اینو و اون سر میزنم به دور از تعارف هم نظر میدم هم با حوصله میخونم این بود که فهمیدم حرفام توی شبکه اجتماعی زیاد بدرد نمیخوره باید جای دیگه ای برای نوشتن انتخاب کنم ...

یادمه مدت ها قبل که با دنیای مجازی اشنا شدم بلد نبودم برای خودم ایمیل یا جیمیل درست کنم!!!! فقط وبلاگا رو میخوندم واقعا هر شب با چه شوقی میومدم ببینم بروز شدن یا نه!

میم ....
۰۷خرداد

خاصیت امتحان نهایی!

 چند هفته قبل از امتحانات نهایی توی یه المپیاد شرکت کرده بودم اونجا دوستامو از اول دبستان  تا سوم که الان هستم دیدم! الان موقع امتحانات نهایی بازم اون اتفاق افتاد برام ...

 ادما چقدر تغییر می کنن...

 خلاف ترین بچه های مدرسه سر به زیر شده بودن! مذهبی های مدرسه از چادر ، مانتویی شده  بودن! اونایی که دوست جنس مخالف داشتن ازدواج کرده بودن! بعضی از اینایی هم که کلیپس    مهم ترین چیز زندگیشون بود چادری شده بودن!

 این چیزایی که میدیدم خیلی خوب بود!با دیدن این همه تغییر به تغییر کردن خودم امید وار شدم!

 ولی قسمت بدش این بود کسایی رو که ارزو داشتم دوباره ببینم یه حس غربتی بین من و اونا بود  .، وقتی باهم دوست بودیم از روی همدیگه تقلب مینوشتیم معلما رو مسخره میکردیم کلا با  مدرسه خوش بودیم ولی الان تنبود که از روی همدیگه بنویسیم معلمی هم برای مسخره کردن  نبود!!! چیزایی که دوست داشتیم بهم بگیم لوس شدن ...انگار اب سرد ریختن رو سرم!

 کلا نمیشه به کسایی که هیچوقت هیچکدوم از راز های زندگیمو بهشون نگفتم بگم دوست!

 الان بهتره بگم دوباره **هم کلاسی** هامو دیدم!

 پ ن : امتحانات سختن..التماس دعا!

 امتحانات تموم شدن ان شاء الله فعال تر میشیم!

میم ....
۰۲خرداد

افسران - یه روز یه مذاکره کننده جانباز داشتیم ...

 سراپا اگر زرد و پژمرده ایم/ولی دل به پاییز نسپرده ایم

چوگلدان خالی لب پنجره/پر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود ما دیده ایم/اگر دل دلیل است اورده ایم

اگرداغ شرط است ما برده ایم/اگر دشنه ی دشمنان گردنیم

اگر خنجر دوستان گرده ایم/گواهی تو خواهی اینک گواه

همین زخم هایی که نشمرده ایم/دلی سربلند و سری سر به زیر

از این دست عمری به سر برده ایم

*یادمه سال 90 بود که من با مذاکره کننده ارشد ایرانی دکتر سعید جلیلی توی یه مستند درباره هسته ای اشنا شدم ، همون اول کار ایشون و کسی دیدم از دوربین فراری-_- کلا نمیدونم چی شد خیلی از ایشون خوشم اومد مخصوصا وقتی چند بار شد سوژه ی صرفا جهت اطلاع با پراید ساده و بدونه محافظ البته از قبلشم با ادمای بدونه محافظ حال می کردم ! و اونایی که محافظ داشتن و دست و پا چلفتی تصور می کردم:| فقط تنها ایرادی که به ایشون میگرفتم این بود راه رفتنش مشکل داره و دیپلمات باید عصا قورت داده باشه! که اون موقع از جانباز بودن ایشون بی اطلاع بودم:( و بسیار الان برای خودم متاسفم :"....

 

میم ....
۲۲ارديبهشت

افسران - باید از 67 سال غربت فلسطین نوشت ...

باز هم باید برای فلسطین نوشت ...

شاید پر درد تر و  خسته تر ...

مسلمان هیچوقت به وطن خاص محدود نشد .. هرجا که مسلمانانی نفس بکشن اونجا هم پاره ی تن ماست ...

میم ....
۱۳ارديبهشت

افسران - مدرسه فقط جای تعلیم نیست

با یک روز تاخیر تصمیم گرفتتم درباره انواع معلم هایی که تا حالا دیدم بنویسم!

*رابطه ی بچه های کلاس اول با معلمشن خیلی رابطه مسخره ایه...اول سال و با جیغ و داد شروع میکنن اخر سال میشه عین مامانشون!حداقل برای من که همین طور بوده!

از معلمای ابتدایی #خاطرات خیلی خوبی به یاد دارم از همون #معلم کلاس اول که خیلی مسن بود و سال بعدش بازنشسته شد و یادمه وقتی میخواست بره #مکه بچه ها پشت سرش خون #گریه می کردن :" ولی الان هر چقدر سعی میکنم چهره شو با جزئیات به یاد نمیارم!:(

میم ....
۱۲ارديبهشت

پدر ایران روزت مبارک ......


اللهم احفظنا سیدنا و قائدنا امام الخامنــــ♥ـــــــــــــ♥ــــه ای



میم ....
۰۸ارديبهشت

شب امتحان تاریخ از جمله شب هاییه که باید یاد انسانیت از دست رفتمون بیفتیم!


این همه عدد و رقم و سال جنگ ها و علت جنگ ها رو حفظ می کنیم شمار کشته هار و حفظ میکنیم تا نمره کامل امتحان و بگیریم ولی حواسمون نیست اینا ادم بودن که مردن ... سوختن ...مثله شدن ...


برای این که امتحانتو خوب بدی باید بدونی جنگ جهانی اول و دوم با چه بهانه واهی شروع شد ..

میم ....
۰۳ارديبهشت

از گفتن اسم نقی خجالت کشیدیم ...

از اون روز نحس تا امروز هیچی عوض نشده...

اون حرامی به خودش جرات داد و به ساحت مقدس امام مظلوم ما توهین کرد. قرن ها پیش ساحری توی مجلس متوکل برای خندوندن حرامی ها به ساحت مقدس امام نقی (ع) توهین کرد.امروزم شاهین نجسی وقتی هیچکس حواسش به غریب سامرا نبود همون کار و تکرار کرد ...

ما هم که سال هاست اسم شیعه یدک میکشیم خواستیم برای تو کاری کنیم ولی نکردیم اون نقی پاک رو به تمسخر گرفت و ما گفتیم لبیک یا هادی...هنوزم عادت نکردیم بگیم نقی ، نقی همیشه غریب بود و غربتش اوج گرفت از وقتی که تمسخرش بهانه ی خندیدن بود ...ثانیه ثانیه این خندیدن حراممون ...

امام مظلوم ...

امام همیشه مظلوم... 

روزی که توی کاروان سرای محقر بهت منزل دادن ...

روزی که به حریم خانت تجاوز کردن ...

اون روزای غربت سامرا...

از همون روز ها قصه ی مظلومیتت اغاز شد ...

السلام علیک یا غریب سامرا ...

السلام علیک یا نور هدایت ...

السلام علیک یا هادی النقی...


پ ن : هنوز تموم نشده دست عمدار خفه میکنه این حنجره رو ...

میم ....
۲۹فروردين
حضرت مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاه...
امروز تولد حضرت ماه...
مقتدای امت اسلام ...
.
.
.
عشـــ♥ــــــ♥ـــقم تولدت مبارک :)



میم ....