یه عالمه سوژه دارم برا نوشتن:|
ولی میدونم اگه بنویسم حروم میشه:|
کی بشه راحت شم:(
دیروز یه کنکور ازمایشی دادم! امید وار شدم:))
یه عالمه سوژه دارم برا نوشتن:|
ولی میدونم اگه بنویسم حروم میشه:|
کی بشه راحت شم:(
دیروز یه کنکور ازمایشی دادم! امید وار شدم:))
میگن فلانی از خدا خواسته بود بعد از امام خمینی رو نبینه.
این بهترین دعایی بود که میتونست بکنه.مگه دیدن بعد از ایشون ممکن بود؟
کسایی که توی روز زنده بودن چطور بعد از امام به خودشون حق صبر کردن و زندگی کردن دادن! به نظرم حق این بود همه شون بمیرن...
اصلا امام کیه؟ چه حسی باید بهش داشته باشیم؟ احساس منطقی فرمان برداری نمیتونه ادم و پایبند کنه ، ادم میتونه مقابلش هزار تا منطق جدید بتراشه و فرصتی هم برای جدال منطق ها نیست! رئیس؟ اگر اون فرد رئیس من باشه شایو یه دوز ترکش کنم! انگار جز عشق و عاشق و معشوق نمیشه رابطه ی دیگه ای برقرار کرد.اما میدونی که یه روز بینتون فاصله میوفته . من از کلمه فاصله منتنفرم...از صبر متنفرم...کسایی که با امام بودن با این فراق چطور کنار اومدن!چطور مقاومت کردن...مگه نمیگفتن روح منی خمینی!جسمی که روح نداره!
روح من...
پ ن:منم همون دعا رو میکنم
_تو نمیخوای برا این پسره بیچاره یه دختر _خوب پیدا کنی؟
_کدوم پسره؟ من پسر بیچاره نمیشناسم!
_پسر خالتو میگم!
_اهان اون.به نظرم که بیچاره نیست! این همه دختر ...
_کل شهر و رفتن خواستگاری نبود که نبود.
_به هر حال من از این کار خوشم نمیاد.
_کدوم کار؟
_واسطه گ ی برا ازدواج به نظرم این کار مخصوص علافاس!
_بی عدب میدونی چقدر ثواب داره!
_حس ثواب جمع کردن ندارم:\
_طفلی:(اون که کار داره خونه هم براش جور کردن نمیدونم چرا ردش میکنن!
_شاید چون کچله!
_حالا نیس که خودشون حورن!
_به س میگم یه سری موردای خوب پیدا کنه!
_به اون نگو اونا همه ... (نژاد متفاوت) هستن! خالت خوشش نمیاد
_پس مسئله اون جوون به جهنم...
_کسی دیگه رو سراغ نداری؟ 28 هم باشه خوبه:^
_نه پس انتظار دارین برا پسر 30 سالشون دختر 18 ساله معرفی کنم!
_به هر حال دختر باید از پسر کوچیک تر باشه!
_کی گفته؟
_عرف
_میترسین پسرتون خرش نتونه بره! (نتونه زور بگه)
_مسخره ی فمنیسم از نظر رشد عقلی گفتم!
_به هر حال تا وقتی پسرا خیال میکنن باید دختر کوچیک تر بگیرن همیشه یه گروه از دخترای نفله مجرد میمونن!
_نخیرم..
_دوباره برن خواستگاری مورد قبلی! یکم پافشاری کنن
_چقدر خودشونو باید کوجیک کنن اخه!
حوصله بحث نداشتم فقط حس یک انسان از عرف دور افتاده بهم دست داد:/
هر کسی دور افتد از عرف خویش
هرگز نباید باز جوید وصل خویش
الان من از خودم خوشم اومدهB-)
راستی من که طرفدار تجرد و رهبانیت بودم:/چرا دلم برا اون بدبخت عذب سوخت!Ó.Ò
طفلک:||
هعییییی:(چند وقته تیکه کلامم شده این "حالم داره بهم میریزه"
اتوبوس دیر بیاد این و میگم
نمرم بد بشه این و میگم
تلوزیون خراب بشه اینو میگم
نمازم قضا میشه اینو میگم
خلاصه با این تیکه کلام حسابی اعصاب همه خورد شده
نمیدونم چرا روزگار این قدر به من ستم میکنه:(
شما راهی برای شاد بودن سراغ ندارید؟
منم بالاخره انیمیشن شاهزاده روم رو دیدم^.^کسی نبود ببرتم سینما:"||ولی خب یکم خورد تو ذوقم:/الان حتما میان میگن این انیمیشن واسه بچه دبستانیا بود نه واسه لنگ درازا:|به هر حال من انتقادات خودمو باز گو میکنم^.^
1-چرا پروانه راهنما روسری سرش نبود:|
2-چرا عروسی اول شاهزاده ملیکا رو نشون ندادò.Ó
3-چرا دوبله صدای حضرت مریم و حضرت فاطمه(س) .امام هادی و امام علی نقی(ع) اینقدر بد بود:(
4:تو خلاصه داستان میگن عشق و دلدادگی! ولی خبری از این چیزا نبود:|و فقط چند لحظه امام حسن عسکری رو تو فیلم نشون داد:|
5-ته فیلمم بد تموم شد-.-
ولی در کل واسه همون بچه های ابتدایی خوب بود:")
بی ربط:انیمیشن فقط کارای kosar3d.com :|
وسط راه به خاطر اعتماد مسخرم به یه عده دیوانه همه چی به هیچ تبدیل شد!
وجدانا این زندگی لایق نفرین نیست:(
خدای من...:((
همه چیز برای رسیدن من مهیا بود...
هیچ دلیل عقلی و منطقی وجود نداشت...
ولی ایمان نداشتم که میرسم...
چقدر دور شدم...
تحمل این دوری از خواستم خیلی سخته:(
+التماس دعا