نگاه من

نگاه من
آخرین نظرات

۳۸ مطلب با موضوع «یاد داشت شخصی» ثبت شده است

۲۶خرداد

حسم نسبت به وبلاگ نویسی...

من علاقه ای به وبلاگ نویسی نداشتم. یعنی راستش اصلا حس وبلاگ نویسی نداشتم با وجود این همه شبکه های اجتماعی دیگه کم تر کسی وبلاگ اینو و اونو میخونه ...

راستش من خودم به شبکه ی اجتماعی که توش عضو شدم شدیدا معتادم میرم اونجا بیشتر برای رفع تنهایی و تفریح متاسفانه. اونجا که میرم بیشتر دنبال حرف زدن با یه نفرم تا این که مطالب طولانی رو بخونم و خودمم میدونم کارم اشتباهه ولی میدونم خیلیا مثل من هستن ...

اما وقتی به وبلاگ اینو و اون سر میزنم به دور از تعارف هم نظر میدم هم با حوصله میخونم این بود که فهمیدم حرفام توی شبکه اجتماعی زیاد بدرد نمیخوره باید جای دیگه ای برای نوشتن انتخاب کنم ...

یادمه مدت ها قبل که با دنیای مجازی اشنا شدم بلد نبودم برای خودم ایمیل یا جیمیل درست کنم!!!! فقط وبلاگا رو میخوندم واقعا هر شب با چه شوقی میومدم ببینم بروز شدن یا نه!

میم ....
۰۷خرداد

خاصیت امتحان نهایی!

 چند هفته قبل از امتحانات نهایی توی یه المپیاد شرکت کرده بودم اونجا دوستامو از اول دبستان  تا سوم که الان هستم دیدم! الان موقع امتحانات نهایی بازم اون اتفاق افتاد برام ...

 ادما چقدر تغییر می کنن...

 خلاف ترین بچه های مدرسه سر به زیر شده بودن! مذهبی های مدرسه از چادر ، مانتویی شده  بودن! اونایی که دوست جنس مخالف داشتن ازدواج کرده بودن! بعضی از اینایی هم که کلیپس    مهم ترین چیز زندگیشون بود چادری شده بودن!

 این چیزایی که میدیدم خیلی خوب بود!با دیدن این همه تغییر به تغییر کردن خودم امید وار شدم!

 ولی قسمت بدش این بود کسایی رو که ارزو داشتم دوباره ببینم یه حس غربتی بین من و اونا بود  .، وقتی باهم دوست بودیم از روی همدیگه تقلب مینوشتیم معلما رو مسخره میکردیم کلا با  مدرسه خوش بودیم ولی الان تنبود که از روی همدیگه بنویسیم معلمی هم برای مسخره کردن  نبود!!! چیزایی که دوست داشتیم بهم بگیم لوس شدن ...انگار اب سرد ریختن رو سرم!

 کلا نمیشه به کسایی که هیچوقت هیچکدوم از راز های زندگیمو بهشون نگفتم بگم دوست!

 الان بهتره بگم دوباره **هم کلاسی** هامو دیدم!

 پ ن : امتحانات سختن..التماس دعا!

 امتحانات تموم شدن ان شاء الله فعال تر میشیم!

میم ....
۰۸ارديبهشت

شب امتحان تاریخ از جمله شب هاییه که باید یاد انسانیت از دست رفتمون بیفتیم!


این همه عدد و رقم و سال جنگ ها و علت جنگ ها رو حفظ می کنیم شمار کشته هار و حفظ میکنیم تا نمره کامل امتحان و بگیریم ولی حواسمون نیست اینا ادم بودن که مردن ... سوختن ...مثله شدن ...


برای این که امتحانتو خوب بدی باید بدونی جنگ جهانی اول و دوم با چه بهانه واهی شروع شد ..

میم ....
۲۶فروردين

دوستان بذارید براتون از عشق بگم شاید رستگار بشید:| تهشم منت میذارم سرتون عشق پایدارمو معرفی کنم:)


عشق از نظر بقیه

*یکی از موضوعاتی که نسل جوون وقتی رو برای حرف زدن دربارش اختصاص میدن عشقه! هر جا بری بشینی یه عده دارن درباره عشق حرف میزنن و ببینن که بوجود میاد کی از بین میره !

میم ....
۲۵فروردين

افسران - ما شانس نداریم وگرنه بابامون ...

یکی از مسائلی که مردم همیشه روش بحث میکنن و اون رو ظلم تلقی میکنن سهمیه ای هست که به فرزندان جانبازان داده میشه ! انگار مملکت هیچ مشکلی نداره تنها مشکل این سهمیه ای هست که اونا دارن ، البته کار زیاد سختی هم نیست هرکسی دلش سهمیه میخواد بره سوریه بره عراق الحمد الله در باغ شهادت و جانبازی هنوز بازه!

*یکی از راه های تشویق بچه ها به درس خوندن اینه که بچه های سال قبل و بزنن تو سرشون و بگن فلانی فلان دانشگاه قبول شد. امروز داشتیم از بچه های سال چهارم سراغ یکی از همون فلانی ها رو میگرفتیم و میپرسیدیم چیکار کرده که دانشگاه تهران قبول شده اخه تا جایی که ما توی مدرسه میدیدیم و شنیده بودیم مثل بقیه درس میخوند بعد گفتن باباش جانباز بوده که 

میم ....
۲۳فروردين

افسران -  روز های مدرسه ...من و اقا ...


من و اقا !

میگن ادما دو دستن 

اونایی که عاشق امام خامنه ای هستن :) اونایی که سعادت نداشتن عاشق امام خامنه ای بشن ...

بعضی وقت ها ادم تاسف میخوره ...

یادمه کلاس سوم راهنمایی که بودم عکس حضرت اقا رو صفحه گوشیم بود یه روز که گوشیم رو برده بودم مدرسه یکی از همکلاسی ها گوشیمو ازم گرفت گفت

میم ....
۰۴فروردين

گاهی همش توی رخت خواب غلط میزنیم و این پهلو اون پهلو می کنیم تا جواب اس ام اس ی که دادیم برسه ...گاهی میریم سر قرار و هیچ کس نیست به سرمون چنگ میزنیم چرا نمیاد.. انتظار مثل سنگ میمونه که پیکر ادم و خورد میکنه ..انتظار یه مرگ تدریجیه ! ذره ذره جون ادمو میگیره ! و همین عمر کم اون موقع بی نهایت میشه !

خوبه همیشه ادم کسی رو داشته باشه که منتظرش بمونه ! شیرینی وصل همه ی تلخی انتظار رو از بین میبره إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا * فإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

چون انتظار هم از کوچیک به بزرگ شروع میشه ! از یه انتظار ساده شروع کنیم تا به انتظار واقعی برشیم ...

چقدر این واژه توی تاریخ تکرار شده!

انتظار ...

انتظار ...

انتظار ...

منم اینجا ..

منتظر ...

خسته...

دل تنگ...

کاش این انتظار های کوچیک باهم جمع میشدن ..کاش دنیا منتظر میشد ..منتظر کسی که تاریخ منتظرش بود!

السلام علیک یا صاحب الزمان

میم ....
۰۴فروردين

spring-flowers

همه ی گل های این دنیا شکل تو هستند .. 

عطرشان را از گریبان تو گرفتند ...
تا اسم تو بر زبان امد یک به یک ساقه ها را خم کردند ..
بتاب خورشید من بتاب حضرت نور ....
که سال هاست این دنیا تشنه ی جرعه ای از نور است ...
از ان روز تا امروز ..
تشنه ایم...
تشنه ی باران نور ..
به خیال بوی تو ..
به خیال روی تو ..
تمام گل های این دنیا را بوییدم ...
عطر لطیف حضورت همه جا پهن است ..
این گل ها برای امدنت فرش پهن کرده اند ..
بیا که بهار بی تو خزان است ...
کدام سال جدید ...
کدام تحویل سال ..
بی تو هر سال تکرار غم انگیز سال قبل است ..
به تو هر تحویل سال حسرت نبودن تو است ..
بیا که دیگر زمین طاقت دوری ندارد ..
زندگی انتظار است ..
انتظار مرگ است ..
بیا تا دنیا تلف نشود ..

السلام علیک یا صاحب الزمان

میم ....