نگاه من

نگاه من
آخرین نظرات

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازار زن» ثبت شده است

۱۴مرداد
سلام:)میلاد حضرت فاطمه ی معصومه(س) و روز دختر رو به شما تبریک میگم . ان شالله حضرت معصومه(س) گره از مشکلات دختران جوان باز کنند.
میخواستم یه پست خفن بنویسم به مناسبت این روز ولی وقتی دیروز رفتم یکی از وبلاگایی رو که دنبال میکنم چک کردم کلا انرژیم از بین رفت.البته از همون اولشم انرژی در کار نبود ولی جدیدا بر خلاف تمایل باطنیم تصمیم گرفتم یه مقدار ظاهر سازی کنم مثلا روز دختر رو که هیچ اهمیتی برام نداره(مثل روز زن و روز مرد)وانمود کنم که خیلی خوشحالم و به خودم جایزه بدم!واسه همین رفتم و یه گل سر واسه خودم خریدم:-|یا این که تصمیم گرفتم بر خلاف میل باطنیم تو مهمونی امشب متفاوت حضور پیدا کنم شاید دوستام که دعوتم کردن راضی بشن!اخه میدونید که جدیدا زیاد تکرار میشه دختر خوب اینه که دختر خوب اونه که و... متاسفانه ویروس حرفای مجازی به دوستای منم سرایت کرده تا این که امروز ظهر یکیشون پیام دید امشب چی میخوای بپوشی،منظورش این بود که چه چیزی جز مانتو شلوار میپوشی و حق نداری مثل گذشته باشی!نمیدونم انگیزشون چیه!حتما مثل اهالی فضای مجازی نگرانن دختر بودنشون به باد فراموشی بره:-/نمیدونم چه کسی روز دختر رو انتخاب کرده فکر کنم کار امام خمینی بوده.به هر حال ازار جنس مونث همیشه رواج داشته و روز دختر هم بیشتر میشه من که ترجیح میدم اصلا همچین روزی در کار نباشه تا این که باشه و مجبور باشم یه بیست و چهار ساعت مسخره بازی تحمل کنم . حضرت معصومه هم نیازی به جشن گرفتن ما ندارن!
ادرس وبلاگمو به یه نفر داده بودم تو خصوصی واسم نوشت خیلی علافی بابا این دری وریا چین مینویسی واسش پیام دادم چیو میگی ؟ منظورش موضوع زن بود.بعد باهم کمی حرف زدیم گفت میشه بگی کی خوشحال میشی و خیالت راحت میشه؟بهش گفتم هیچوقت!گفت چرا؟توضیح دادم، ایا اون فکر میکرد من زندگی مشقت باری دارم نخیر من راحتم ولی مادامی که گذشته بشر رو بدونم و از حالشم اگاه باشم و بدونم چقدر به زن ها ظلم شده هیچ چیز من و عمیقا خوشحال نمیکنه!مگر اینکه انتقام همه ی مستضعفین گرفته بشه....بعضیا اسم این حرفا رو میذارن سیاه نمایی در حالی که راسته . مستضعف هم اون زنیه که هزاران سال پیش شوهرش باهاش مثل حیوانات اهلی رفتار میکرد هم اون زنی هست که تو قلب امریکا بدور از نور هدایت داره زندگی حیوانیشو میگذرونه.
دخترای سرزمین اشغالی و یمن و ... شاید رویاشون این باشه با پدر و برادرشون زندگی کنن بدور از جنگ . دخترای عرب شاید رویاشون حق رای داشتن باشه دخترای امریکایی رویاشون ازدواج و بچه ای که بدونن پدرش کیه  به هر حال رویا ها زیاد هستن...
منم رویام اینه یه که انرژیم به همچین خبری نابود نشه(دختر یازده ساله کرمانی به خاطر فرار از ازدواج با پسر بیست و پنج ساله معلول جسمی و ذهنی خودش را حلق اویز کرد).این و برای بقیه تعریف کردم یه نفر گفت خسر الدنیا و الاخرت.خندیدم...اخه کسی که تو همچین خانواده بیشعوری زندگی کرده چه میدونه حلال و حرام خدا چیه!بله من واسه دخترای دنیا ارزو های زیادی میکنم ارزو هایی که با عروسک و گل شکلات و لباسای چین چین بر اورده نمیشن.شاید اگر کسی دائما به دیگران فکر کنه ناراحت باشه ولی من خدا رو شاکرم که این ناراحتیو در وجودم قرار داد.این ارزو ها فقط با پس گرفتن شرافت و کرامت انسانی بر اورده میشه... ارزوی های من وقتی بر اورده میشن که دختر ها جامه ی انسانیت بپوشن نه جامه ی مونث بودن ... به هر حال وقتی همه ی تلاش بنی ادم معطوف به رفع شهوت حیوانیشون میشه و هنوز بعد از هزاران سال از پایین اومدن پدر ادم و مادر حوا روی زمین هنوز به زن فقط نگاه جنسی میشه.نتیجه همینه دیگه اون دختر یازده ساله یه ابزار کوچیک رو به رشد بوده که پدر و مادر اون پسر خواستن اونو واسه پسرشون بخرن...
پ ن: در بهشت همه چیز زیبا بود پدر ادم من واقعا ادم بود،خدا مادر حوا رو خلق کرد پدر ادم گفت اون کیه که وقتی میبینمش ارامش میگیریم میخوام پیشش باشم... اونا خواستن باهم ازدواج کنن... و بعد از همه ی این ها بود که خدا شهوت رو خلق کرد!
۳۰تیر

با شروع شدن فصل بیکاریم هیچ چیزی جز کتاب خوندن برام باقی نمیمونه. اما دیروز تصمیم گرفتم یه کتاب تکراری رو بخونم . کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" شهید مطهری.خب من قبلا با عجله این کتاب و خونده بودم و خوب فکر نکرده بودم . 

*دوران مدرسه یه روز امتحان جهان بینی داشتیم همین طور که کتاب و میخوندم به مامانم گفتم این کتابای شهید مطهری هم اون قدرا عالی نیستن!گفت:چرا؟ گفتم اخه انگار همش میخواد یه چیز مهمی بگه و اخرش نمیگه!غیر منتظره تموم میشه گفت:اخی بنده خدا رو زود کشتن زنده نموند که تو بهش یاد بدی:|*

خب من و این جواب و نمیپسندم چون بعضیا فکر میکنن اگر ما به کار بزرگان ایراد بگیریم میخوایم بگیم بیشتر از اونا تخصص داریم در حالی که ما فقطداریم اعلام میکنیم از کار اون ها خوشمون نمیاد حالا بستگی داره اون بزرگان چه کسایی باشن اگر علمای دین باشن بسته به اعتقادی که به خدا و دینش و اختیاراتی که به علما داده یا ازشون با اکراه تبعیت میکنیم یا خودمونو میزنیم به کوچه عمر چپ! 

به هر حال هیچی نمیتونه مانع من از حرف زدن درباره کتابی بشه که دیروزخوندم.

خب اما اون کتاب.یادمه یه روز به یه نفر گفتم ما به کسایی که دم از حقوق مساوی برای زن و مرد میزنن مدیون هستیم.بهش گفته بودم یه روز دلیل این حرفمو مینویسم خب الان وقتشه.به مقدمه ی کتاب شهید مطهری توجه کنید.ایشون میگن شرایط امروز ایجاب میکنه ما درباره ی این مسائل(مسائل مربوط به حوزه خانواده) حرف بزنیم و دوباره دربارش فکر کنیم.یعنی محرک ایشون برای نوشتن این کتاب همون مسائل ازادی و تساوی و جریان های فمنیسمی بوده.حالا فهمیدید چراگفتم ما به این افراد مدیونیم.اولا اینکه اگر شعار های اونا نبود علمای اسلام و شخص شهید مطهری من مطئنم هرگز دست به تالیف همچین کتابایی نمیزدن و بدبختی  حقوق دینی فراموش شده ی زن ها تا ابد مخفی میموند.گاهی فکر میکنم  امام خمینی هم که یگانه مدافع واقعی و حقیقی حقوق زن بود بدونه همچین محرکی به این فکر میوفتاد که افکار حقیقی خودشو ابراز کنه یا نه!به هر حال چیزی که بدیهیه اینه که درسته زن غربی به مراتب بدبخت تر از زن شرقی بوده اما هیچ چیزی دال بر خوشبختی زن شرقی وجود نداره و چه جریانات مطالبه گر حقوق مساوی به وجود میومدن و چه به وجود نمیومدن لازم بود علمای اسلام برای جامعه ی خوشون کاری بکنن الحمد لله که اون جریانات بوجود امدن و علما رو وادار کردن اندیشه های خودشونو به مردم معرفی کنن و دست به کتابت بزنن!

اما مطلب دیگه اینکه من همیشه برای خودم متاسف بودم و هستم!متاسفبابت اینکه من مشغول خوندن این کتابم . اما نه از این جهت که این کتاب بده یا این که ارزش خوندن نداره از این جهت که چرا من باید همواره مشغول پرسش از خودم باشم در حالی که جنس مخالف هرگز این چنین پرسشی نداشته و هیچ چیزی درون ناراحت من و خوشحال نکنه اگر من هرچقدر هم کتاب بخونم در اخر میتونم توی هر بحث منطقی با جنس مخالف و موافقو و با هم دین و غیر هم دین پیروز بشم اما چیزی نصیب خود من نمیشه

یه مشکلی که من با این کتاب دارم اینه که شهید مطهری از من خیلی دور بوده و توی روزگاری زندگی میکرده که اسلام غریب بوده و گرایش به کمونیسم و ... کاملا امر عادی به حساب  میومد افرادی هم که رفتن گناهی براشون نمیبینم اصلا اسلام کجا بود که بخوان باهاش اشنا بشن .به خاطر همین حوادث عصر ایشون بوده که ایشون تو کتابشون مدام درحال مقایسه اسلام با مکاتب دیگه ی دنیا هستند و مدام برتری اسلام رو به رخ میکشن در برتری اسلام شکی نیست اما برای من در عصر حاضر بسیار بی معنیه درباره ی دین خودم سوال داشته باشم و برای اقناع من بیان دینمو با یه مکتب داغون دیگه که از ابتدایی ترین بنیان هاش میشد فهمید چقدر الکی و زپرتی ، مقایسه کنن و بگن اسلام خیلی خوبه پس جای سوالی نیست!خب من با خود این خیلی خوب کار دارم نه با اون به اصطلاح رقبای داغونش!

اما میخوام حسمو نسبت به یه چیزی خیلی رک بگم..

شهید مطهری توی مقدمه از وضع اسف بار زنان امریکایی و اروپایی که از خونه هاشون بیرون کشیده شدن و سختی خونه ازشون گرفته شد و بجاش مجبور بودن به عنوان نیروی کار ارزون توی کارخونه ها کار کنن و فعالیتی معادل فعالیت یک مرد تنومند رو انجام بدن..از بیماری ها و دست ها و بدن های مجروح و فقدان حامی برای اون بیچاره ها حرف زد..

خب شنیدن این چیزا بسیار تاسف اوره و ادم دوستم داره برای اون بیچاره ها ساعت ها گریه کنه!اما من اگر توی اون روزگار بودم مطمئنا همین کار و میکردم و شاید نهایت شکایتم از زندگی این بود که چرا هیکل بزرگ تر و بازوی اهنی ندارم!به هر حال من دوست داشتم کارفرما بهم ظلم کنه و نهایت یه پول سیاه مقابلم بندازه و من خوشحال بشم.از اول قرارم با کارفرما همین بود اون به من ستم کنه من اطاعت کنم و سهمم یه مقدار پول باشه.این یه زندگی لذت بخش بود برای من که دست و پام مجروح بشن ، وزنه های سنگین و بلند کنم و وقتی کارم تموم شد کف کارخونه یا معدن یا مزرعه جان به جان افرین تسلیم کنم! چون از اول شرایطشو میدونستم.اما میدونید زندگی تلخ چی بود؟این که با یه حلقه ی طلایی و یه لباس زیبا ازدواج کنم و از طرف کسی که قرار بود به من محبت کنه مورد ظلم و ستم واقع بشم.

کیه که شوهر ظالمشو به کارفرمایه ظالم ترجیح بده؟؟؟؟هیچ کس...

نمیتونم قبول کنم زن غربی که از خدا فقط پسر خدا و یکشنبه کلیسا رفتن و میشناخت کار غلطی کرد!برای اون زن به نظرم این بهترین کار دنیا بود چند قرن بدبختی رو تحمل کرد الان میتونه توی اسایشی که پس از قرن ها بدست اومده زندگی کنه...

اما من از خدا چیزای بیشتری میدونم...مسیر من با اونا فرق خواهر کرد.

پ ن:این کتاب همیشه ارزش خوندن داره!


بروز کردن وبلاگ با گوشی خیلی سخته:(

میم ....
۱۲مرداد
سلام:)
چند وقت بود دلم میخاست یه چیزی بنویسم که درباره خودم باشه.خودم که نه درباره زن بودن دختر بودن خانم بودن بانو بودن و اینچیزا!بیشتر درباره خانمِ مسلمان بودن!
میخوام بگم درباره زندگی توی خارج از کشور  واقعا خیلی دوست داشتم برام پیش بیاد نه این که به حکومت خاصی توی دنیا علاقه داشته باشم یا از نژاد و گروه خاصی خوشم بیاد بیشتر فکر میکردم مسلمانانی که توی خارج از کشور زندگی میکنن اعتقادات محکم تری دارن. دلیلشم بذارید توضیح بدم.
مثلا شما لبنان رو فرض کنید اون جا جمعی از مردم مسلمانن(شیعه یا سنی الان مسلمان بودن مطرحه) جمعی دیگه هم مسیحی هستن اونجا مردم یه دست نیستن یعنی مرز بین مسلمان و غیر مسلمان مشهوده!ولی خب اینجا ما اقلیت های دینی داریم ولی به خاطر قانون جمهوری اسلامی ایران اونا هم تقریبا شکل ما میشن از نظر الزامی بودن حجاب!
البته نه این که طرفدار حجاب ازاد باشم چون اینطوری هرکسی میاد از ازادی که تعریفی میده.شایدم یکی اومد رای به برهنگی داد:-|
کلا به دلیل این که احساسم میگفت اونور اب مرز بعضی چیزا ملموس تره زندگی توی خارج از کشور و دوست داشتم!مسلمانو مسلمون تر..رفتار کسی از غیر هم به اسم اونا نوشته نمیشه!
.
اما...
.
نمیدونم تا حالا پیش اومد کلماتی مثل حجاب،زن مسلمان،اسلام و اینچیزا رو به انگلیسی سرچ کنید چیزای جالبی میاره که هیچکدوم به اسلام شبیه نیست.یه نمونشو ته متن میذارم...
زن های بسیار زیبایی که رسری زدن سرشون و واقعا حتی یک تار موشون هم پیدا نیست ولی ارایش دارن!لباساشونم اکثرا بدن نماست+جواهرات
واقعا هیچ چیزش شبیه به اسلام نیست!در واقع اون روسری رو هم برای زیبا تر شدن خودشون زدن.
من واقعا ادمی نیستم که زیاد روی لباس و رنگ حساس باشم همیشه با خودم اینطور گفتم لباس گشاد هر رنگی میخواد باشه باشه...ولی خب از عوضی نشون دادن اسلامم خوشم نمیاد!
کلا خواستم توی این متنم اسلام ترکیه ای یا شایدم امریکایی رو براتون معرفی کنم:|
.
خانومه حتما باید یه کلیپس بزنه سرش تا کلش اندازه خربزه بشه کلا با سایز سرشون مشکل دارن-_-
خانومه حتما باید استینشو بده بالا تا دستبند و ساعت و النگو و سایر چیز ها معلوم باشه-_-لاکشم قرمز باشه-_-یقه باز جهت مشخص بودن گرنبند-_-نیازی به پوشیدن مانتو یا هر لباس گشادی نیست با بلوز و شلوار تنگ و یه روسری هم میشه با حجاب بود-_-یکی دیگه از واجباتشونم اینه حتما شال و روسری رو مدلای عجق و جق مثل عمامه ببندن-_-
خلاصه از این زنان زیبا خیلی استفاده میشه.راستش فکر نکنم نظریات واقعی اسلام در مورد مسائل پوشش و حیا و اینچیزا هیچوقت به دنیا صادر بشه چون حتی زنان مسلمان واقعی نه این مانکن ها از حضور  گریزان میشن!البته من نمیگم از خودشون عکس بندازن چون اون قت کارشون میشه مثل همین خانما!ولی بالاخره دنیا باید بفهمه زن مسلمان کیه!و این همه داد و بیداد برای حجاب اینه که زنان با خیال راحت و ارامش وارد عرصه های اجتماعی بشن!
یه عده با تمسک به مبانی حجاب معتقد به همیشه در خفا بودن زنان هستن!
یه عده هم معتقد به این مسخره بازیا و مانکن شدن ها هستن!
.
اعتدالی وجود نداره!

حالا یه نمونه میذارم ادامه مطلب
میم ....
۱۳تیر

مراقبت مرد از زن در خانه مانند گل

در داخل خانواده هم، از نظر اسلام مرد موظّف است که زن را مانند گلى مراقبت کند. می فرماید : «المرأة ریحانة 1؛» زن گل است. این مربوط به میدانهاى سیاسى و اجتماعى و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعى و سیاسى نیست؛ این مربوط به داخل خانواده است. «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة؛» این چشم و دید خطابینى را که گمان میکردند زن در داخل خانه موظّف به انجام خدمات است، پیغمبر با این بیان تخطئه کرده است. زن مانند گلى است که باید او را مراقبت کرد. با این چشم باید به این موجود داراى لطافتهاى روحى و جسمى نگاه کرد. این نظر اسلام است. هم خصوصیت زنانگى زن که همه احساسات و خواستهاى او بر اساس این خصوصیت زنانگى است، حفظ شده است، بر او تحمیل نشده است، از او خواسته نشده است، که در حالى که زن است، مثل مرد فکر کند، مثل مرد کار کند، مثل مرد بخواهد - یعنى خصوصیت زن بودن که یک خصوصیت طبیعى و فطرى و محور همه احساسات و تلاشهاى زنانه است، در دید اسلامى حفظ شده - هم در عین حال، میدان علم، میدان معنویت، میدان تقوا، میدان سیاسى، بر روى او باز شده است و او، هم به کسب علم تشویق شده است، هم به حضور در میدانهاى گوناگون اجتماعى و سیاسى. آن وقت در داخل خانواده هم به مرد گفت هاند که حقّ تکلیف، تحمیل، زیاده روی ، اعمال قدرتهاى جاهلانه و غیر قانونى ندارد.این، آن نگاه اسلامى است.

امام خامنه ای 

#کتاب_نگاه_انقلاب_اسلامی_به_مسئله_زن

 1. تحف العقول، 87

میم ....
۱۰تیر

بعد از حرف زدن با یه عزیزی به این نتیجه رسیدم کلا ما دخترا وجودمون با مامان بودن عجین شده☺از اون جهتی که تمام دوران بچگی هر چقدرم دوچرخه سواری و توپ بازی و ادای کاکرو رو در میوردم ولی اخرش مامان بازی با دختر همسایه یه حس خوبی داشت^.^ / دوره ی نوجوانی هم بعضی دخترا میشن مامان کوچولوی باباشون ͜͡ مثل «ام ابیها» ی پیامبر(♥) بعد از ازدواجم که به قول #حضرت_اقا باید تا اخر عمرشون از یه پسر بچه ای که دیگه ریششم سفید شده مراقبت کنن◕‿‿◕بچه های خودشونم که دیگه ✿◕ ◕✿

یه مقام غربی گفته هدفش اینه که کلمه ی مادر رو برای زنان ایرانی بی معنی کنه ...

میم ....
۰۳تیر

افسران - تمدن غرب بر ویرانه های تمدن امپراطوری روم بنا شده است


پایه ی‌ تمدن امروز اروپایی، همان فرهنگ رومی است. یعنی امروز آنچه که بر سر تا پای فرهنگ اروپایی و غربی و به تبع آنها فرهنگ امریکایی و خرده ریزهای غرب حاکم است، همان اصول و خطوطی است که در امپراتوری روم وجود داشته؛ همانهاست که امروز ملاک و معیار است. آن زمان هم زنان را به بالاترین مقام م یرساندند، احترامشان میکردند و به آرایشها و زیورها تز یینشان میکردند ؛ اما برای چه؟ برای اشباع یکی از خاکی ترین و مادّی ترین خصلتهای بشری در مرد ! این، چه قدر توهین و چه قدر تحقیر نسبت به انسان و نسبت به جنس زن است!
میم ....